از هر خبر که می رسد از ره مشوشیم |
یک جام، پر ز بی خبری ده که سرکشیم |
زان لوطیان بی غم پر گوی دم مزن |
شاید که زین خرابه پر فتنه پرکشیم |
از سفلگان عافیت اندیش فتنه خیز |
ما غرق فتنه ها چو سپندی بر آتشیم |
در جام ما به جای می ناب خون مریز |
خود در درون فتاده به خون چون سیاوشیم |
از دوری نگار پری چهره خسته ایم |
دیگر غم فراق حضورش نمی کشیم |
یارب به عزتت برسان آن نگار ما |
شاید که جرعه ای ز عدالت به سر کشیم |
و ز روبهان خرقه کُش زاهد زمان |
ما را رهان که طالب یک یار بی غشیم |
مصطفی – 1388/5/1
جناب آقای پورفر درود بر شما…. بسیار لذت قربان براتون آرزوی موفقیت میکنم.
سلام جناب آقای افشانی
از لطف شما متشکرم. امیدوارم در تمامی شئونات زندگی موفق و پیروز باشید.
م.نقی پورفر
سلام خسته نباشی خیلی خوب بود موفق باشی
سلام
ممنونم از اینکه وقت گذاشتی و به اینجا سرزدی. خوشحال میشم که ایرادهای این نوشته ها رو هم به من تذکر بدی.
ارادت
مصطفی
شعر خیلی زیبایی بود. فقط کاش از این کلمه فتنه اینقدر استفاده نمی کردید که در این یک سال و اندی جانمان به لبمان رسید از شنیدن این کلمه.
همیشه موفق باشید
سلام علي جان
ممنونم كه به اينجا سرزدي و من رو مورد لطفت قرار دادي. من اين شعر رو يكسال پيش و بعد از مطرح شدن خبر كهريزك گفتم. اون موقع اين كلمه تقريبا اصلا استفاده نمي شد و من هم اصلا آدم سياسي نيستم كه تحت تاثير مسائل سياسي شعري رو بگم. فقط يه ايراني هستم كه بشدت به وطنش علاقه داره و وقتي درگيري بين هموطناش رو ميبينه دلگير ميشه و احساس خودش رو بيان ميكنه. (رجوع كن به http://www.naghi.ir/?p=9) با اين وجود وقتي دوباره بهش رجوع كردم ديدم كه نظرم در مورد اين شعر عوض نشده و بلكه تقويت هم شده. خيلي ممنونم كه نظر انتقاديت رو دادي، چون من از همه دوستان ميخواستم كه به جاي تعريف و تمجيد، ايرادات رو بگن تا من بتونم خودم و بيانم رو اصلاح كنم. واقعا از ديدگاهت تشكر ميكنم و اميدوارم اينكار رو باز هم براي من تكرار كني و من رو تو بهبود نوشته ها و شعر ها كمك كني.
ارادت
مصطفي
البته من این شعر رو ظاهرا دیر دیدم لینکش رو یک سال بعد
:))
دنیای جالبیه