پرسش بی جواب

حالمان را خراب می‌خواهند

پر غم و اضطراب می‌خواهند

جای امید و شور در چشمان

ترس و مرگ و سراب می‌خواهند

در شب تیره ماه را ابری

کشتن آفتاب می‌خواهند

جای  آوای سهره و بلبل

بوف کور و غراب می‌خواهند

دلمان خوش به شعر مرغ سحر

دل ما را کباب می‌خواهند

با وجود همه ستمهاشان

دولت بوتراب می‌خواهند

ما ز شوق سپیده بی‌خوابیم

لیک ما را به خواب می‌خواهند

پرسش از صبح کرده‌ایم و هنوز

پرسش بی جواب می‌خواهند

مصطفی – ۱۴۰۰/۰۳/۰۳

سرمشق خون

خون دختر به روی دفتر او

جای سرمشق ها، شتک شده است

و لباس تنش چو تخته ی خون

همچنان توری الک شده است

ترکش طالبان به سینه و سر

عین سرمشق مرگ حک شده است

کار مرگ آفرین پر از رونق

کار سیاسها کلک شده است

مفتی طالبان یقین دارد

مرجع شیعه دو به شک شده است

مصطفی – ۱۴۰۰/۰۲/۱۸ – به یاد پرپر شدن مظلومانه دختران مکتب سیدالشهدا کابل