آقا اجازه ما اشتباهی آمده‌ایم

آقا اجازه!

ما اشتباهی آمدیم!

می‌شود برگردیم؟

اینجا به خاطر خدا دروغ می‌گویند

و به نام خدا ظلم می‌کنند

 به اسم آزادی!

انسانها را ذلیل و اسیر!

و به اسم صیانت از حقوق مردم

خیانت به مردم می‌کنند

برای آزادی بیان! باید خفقان گرفت!

والا یا بیان را میگیرند یا آزادی را و یا هر دو را!

آنکه می‌گوید شایسته سالاری!

خود ناشایست و ناشایسته سالار!

و آنکه بر دیکتاتوری می‌تازد خود دیکتاتوری دهشتناک است!

طرفدار طبقه کارگر! کارگرکش

و مخالف بورژووازی! بورژووای مطلق!

آقا اجازه!

ما اشتباهی آمده ایم!

اتوبوس برگشت کجاست؟

اینجا یکی از تورات می‌خواند و مردان و زنان و کودکان بی‌سلاح و بی‌دفاع را می‌کشد!

و الگویش، جناب هیلل را ستایش میکند!

انگار نه انگار که هم اوست که گفته است:

«با هم نوع خود چنان کن که دوست میداری با تو چنان کنند!

این چکیده تورات است!

مابقی حواشی و توضیح و ‌تفسیر برو و بخوان!»

آن دیگری از مسیح و دوست داشتن فقرا و مردم بیچاره سخن می‌راند!

و در طرفة‌العینی این محبت را به فقرا با گلوله و موشک چند ده هزار دلاری در حلق آنها فرو می‌کند!

و دیگری چنان از امام علی (ع) سخن می راند و از عدل علی و گویی انگار او ساکن در کره دیگر بوده!

و آنگاه چه آسان حق الناس مردم بی‌پناه و بیچاره را پایمال!

آقا ما اشتباهی آمده‌ایم!

می‌شود برگردیم!

آخر خسته‌ایم! خیلی خسته!

راه ایستگاه برگشت از کجاست!؟

می‌خواهیم در همان زمینی باشیم که اینها بوده‌اند!

و در همان هوایی که اینها نفس کشیده‌اند!

نکند اینها در کره ی زمینی دیگر و محلی دیگر زیسته‌اند!

و ما سوار اتوبوس اشتباهی شده باشیم!

یا ایستگاه اشتباهی پیاده شده‌ایم!

مصطفی – اول آذرماه ۱۳۹۸