|
هنوز خانه ی قلبم هوای کوی تو دارد |
نگاه پنجره ام باز سمت و سوی تو دارد |
|
در این هوای پر از خاطرات مبهم خسته |
پی نشانی تو قصد جستجوی تو دارد |
|
نسیم باد صبا می وزد که روی تو بیند |
هوای شهر خوشست اینکه رنگ و بوی تو دارد |
|
اگر که چشمه بجوشد ز سنگ و صخره ی خارا |
به دل هوای رسیدن به آب جوی تو دارد |
|
گل ار که وعده ی وصلش رسد ز خاک بروید |
بهار پس خبری از وصال روی تو دارد |
|
عجب ندارم از این ناز و عشوه ها که کند گل |
که خود نشانی از آن چهر خوبروی تو دارد |
|
تو بهترین هدف هر نگاه عاشق و مستی |
هر عاشقانه نشان از رخ نکوی تو دارد |
|
عجب مدار نگارا از این جریده ی عاشق |
که هر چه گوید و گفته ست آرزوی تو دارد |
مصطفی – 1393/07/23
