ما خستهایم از روبهی، روباه هم خسته ست |
از آه و درد و رنج ما هر آه هم خسته ست |
انقدر اینجا پر شده از تازه دورانی |
درویش و بازرگان و لات و شاه هم خسته ست |
دنیا پر از جمعیت پر مدعای دین |
از دست اینها دین شان ولله هم خسته ست |
از بس که با اعمالشان دنیا پر از حیله ست |
ابلیس و فرعون و کلیمالله هم خسته ست |
خورشیدِ رسوا کردنِ این خیل تاریکی |
بر ما طلوعی کن که از شب ماه هم خسته ست |
در انتظارت چشم ما بر راه ابری ماند |
از این همه چشم انتظاری راه هم خسته ست |
مصطفی – 1398/1/14