كرشمهای كن و اين جان ما ز غم برهان |
كه مرهم دل بيمار و خسته غمزه توست |
مصطفی – 1389/8/2
در تو پایان نیست، آغازی دگر باید تو را
نوشتهها و شعرهای مصطفی نقیپورفر
كرشمهای كن و اين جان ما ز غم برهان |
كه مرهم دل بيمار و خسته غمزه توست |
مصطفی – 1389/8/2
سلام برای خالی نبودن عریضه شعر سعید بیابانکی با عنوان “با نود حال می کنیم”رو میگذارم برو حالشو ببر:
به نام خدا
با آمدنت كمي به روزم كردي
تابيدي و ماه شب فروزم كردي
هم سوخت دلم زرفتنت هم پدرم
با رفتن خود دوگانه سوزم كردي
شكر ايزد فناوري داريم
صنعت ذره پروري داريم
از كرامات تيم مليمان
افتخارات كشوري داريم
با نود حال مي كنيم فقط
بس كه ايراد داوري داريم
مي توانيم صادرات كنيم
بس كه جوك هاي آذري داريم
گشت ارشاد اگر افاقه نكرد
110 تا كلانتري داريم
خواهران از چه زود مي رنجند
ما كه قصد برادري داريم
ما براي ثبات اصل حجاب
خط توليد روسري داريم
ما در ايام سال 17 بار
آزمون سراسري داريم
آن طرف روزنامه هاي زياد
اين طرف دادگستري داريم
جاي شعر درست و درمان هم
تا بخواهي دري بري داريم
حرفهامان طلاست سي سال است
قصد احداث زرگري داريم
تا بدانند با بهانه طنز
از همه قصد دلبري داريم
هم كمال تشكر از دولت
هم وزير ترابري داريم
سلام
ممنونم. با تشكر و عرض معذرت كمي اصلاحش كردم.
ارادت
مصطفي
اشعارتون خیلی زیباست … از خوندنشون لذت میبرم
سلام
ممنونم از وقتى كه براى اومدن اينجا گذاشتيد و محبتى كه براى خوندن اين اشعار داشتيد. لطفا با گفتن ايراداتى كه به نظرتون مياد هم من رو مورد لطفتون قرار بديد.
پاينده باشيد.