دیشب مرا نگاه تو در خواب در ربود |
دستت ز چشم خیره ی من آب در ربود |
دستان تو به صورت من خنده ای سپرد |
و آن چهره ی سپید تو مهتاب در ربود |
روح بلند و پاک تو همچون نسیم صبح |
این کشتی شکسته ز گرداب در ربود |
خونت درون سرخرگم گرم موج بود |
تا قلب سرد و خسته ز سرداب در ربود |
دستان پینه بسته تو چون ترنمی |
این روح خیس و خسته ز مرداب در ربود |
لبهای مهربار تو در گوش من چه کرد |
کز من توان و توش و تک و تاب در ربود |
آن صورت مصمم و پرچین نافذت |
هر دم تزلزل از من بی تاب در ربود |
هر بار دیده روی مزارت نهاده ام |
بی وقفه اشک، دیده به سیلاب در ربود |
هرشب به یاد خوب تو در خواب می روم |
شاید دوباره خواب تو بی خواب در ربود |
مصطفی – 1388/4/9 – به ياد مرحوم پدرم
Dast marizad, Marhaba, kheili lezat bordam. Khodavand rohe pedare ton ro gharine rahmat-e khodesh kone.
گودرز عزيز سلام
خيلي ممنونم از اين ابراز لطفت، انشالله خداوند همه پدران را مورد لطف و عنايت خودش قرار بده. از اينكه وقت ارزشمندت رو براي خوندن اين شعرها گذاشتي بسيار سپاسگزارم. بيشتر خوشحال ميشم اگر ايرادي هم به نظرت اومد بهم بگي تا بتونم بهتر بنويسم.
ارادت و موفق باشي
مصطفي
آقای نقی پور
سلام
بسیار زیبا بود.
از عزیزانم، مادربزرگم رو به تازگی از دست دادم. اخیراً هم خواب ایشون رو دیدم. با شعرتون حسش کردم.
خانم ارجمند
سلام، خیلی ممنونم. خداوند ایشون رو قرین رحمت و لطف خودش قرار بده و به شما و خانواده تون هم سلامتی و صبر عنایت کنه. باز هم ممنونم از اینکه به اینجا تشریف اوردید و من رو مورد محبت خودتون قرار دادید.
ارادت
مصطفی
آقای نقی پور گرامی
سلام
بسیار عالی مثل همیشه. روحشون شاد و قرین رحمت خدای یگانه