شکوفه میزند آوای سار بر دل زار |
به یاد مستی نوشین روزهای بهار |
نهان مکن طرب از بزم خویش ای درویش |
مباد مطرب دل خسته، خسته گیرد تار |
بزن به زخمه سازت به چهر غم زخمه |
مخوان مغنّی حنجر شکن بجز ز نگار |
نوای شوق تو همراه بلبلان چمن |
زداید از دل من غایت غم و زنگار |
“منم که شهرهی شهرم به عشق ورزیدن |
|
منم که دیده نیالودهام به بد دیدن” |
|
“رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند” |
بیار باده که شاهد رسیده از دادار |
صفای ساقی و صاف می این زمانه خوش است |
بیا به میکده شوییم خرقه ی غمبار |
بیا بر این طرب از غم-گناه توبه کنیم |
زنیم بر تن غم تیغ خنده ی غدّار |
چه باک مدعیان طعنه ها زنند به ما |
چه باک دشمنی از سوی زاهد بازار |
“وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم |
|
که در طریقت ما کافریست رنجیدن” |
مصطفی – 1397/01/09
شهرکرد