روز پاییز سلام |
دیشب انگار به هر شاخه طراوت بارید |
باز باران خندید |
صبحدم بوی خوش تازه نسیم |
بر مشام سخنم باز دمید |
باز باران بارید |
روز پاییز سلام |
سحر خنده ی خورشید سلام |
رنگها پنجره بر چهره ی باغ |
با طرب ساخته اند |
با ترنم ز نسیم |
گوش کن سهره نوازش گر هر خنده ی صبح |
زخمه بر تار اقاقی زده است |
باغ آواز تبانی خوانده ست |
با دل فاخته ها |
با دل زاغچه ها |
بزم بالیدن هر خش خش برگ |
زیر پای نگه رهگذران می آید |
بزم پایان خرامیدن برگ |
زیر هر شاخه به پاست |
دست در دست نسیم |
با سماعی که در آیینه ی مرگ |
جلوه ی چرخش یک زندگی است |
برگها رقص تلاقی دارند |
آری انگار نه انگار تباهی دارند |
باز پاییز رسید |
باز باران بارید |
و هنوز |
چشم من منتظر |
بارش هر خنده ی توست |
باز باران بارید |
باز هم پاییز است |
روز پاییز سلام |
مصطفی – 1391/07/08