هر روز جز به ياد تو ما را بهانه نيست |
هر شب به اشك، بحر غمت را كرانه نيست |
ای خوبروی جمله کرم کرده رخ مپوش |
ما را طبیب جز رخ خوبت بهانه نیست |
رفتی ز بر، غمت به درونم مقيم گشت |
گفتم بيا كه خانه بدون تو خانه نيست |
ميخانه بی حضور تو خاموشخانه شد |
خمخانه بی وجود تو جز خام خانه نيست |
ديدار تو به عمر ميسر نمي شود؟ |
رحمی نما كه هجر تو هم جاودانه نيست |
در جستجوی وصل، به هر لحظه ای گذشت |
اين چشم جز بسوی در و آستانه نيست |
يك دم برون بيا ز سرا پرده ی فراق |
تا فاش گردد اينكه وصالت فسانه نيست |
مصطفی – 1389/3/21
بسیار زیبا بود.
سلام ميثم جان
ممنونم از اينكه به اينجا سر زدي و نظرت رو براي من نوشتي. ابراز لطف تو و دوستان ديگه باعث دلگرمي و ادامه انگيزه نوشتن ميشه.
ارادت
مصطفي
wowwwwwwwwwwww. هنر هاتون رو مخفي کرده بوديد.
زيبا بود.
موفق باشيد
سلام حسين جان
من چيزي رو مخفي نكرده بودم، فقط تو دانشگاه خيلي فرصت نميشد از اين صحبتها كنيم. من حتي يادمه كه يك بار از تو و سلمان تو آزمايشگاه پرسيدم كه به شعر علاقه داريد يا نه كه جوابتون تقريبا منفي بود و من هم مطرح نكردم.
بهر حال خيلي لطف كردي كه به اينجا سرزدي و نظرت رو گذاشتي. اين نظرات و سرزدن هاي شما دوستان عزيز خيلي باعث دلگرمي براي نوشتن ميشه. اگر انتقادي از نوشته ها هم داشتي ممنون ميشم بهم بگي كه شعرها و نوشته ها بهتر بشه.
ارادت
مصطفي
خیلی خوب بود ممنون
سلام محمد جان
ممنونم از اينكه وقت ارزشمندت رو براي خوندن اين شعرها و نوشتن نظرت گذاشتي.
ارادت
مصطفي