امروز آغاز تو و پایان من است
از عمود ۱۳۱۳ دوباره به راه زدم
۱۳۱۳
چه عدد عجیبی
قدم به قدم و لحظه به لحظه
نفس به نفس
از نفس خود جدا،
و به هست تو مبتلا
و هست او
اینجا سرزمین غریبی است
و بی اندازه آشنا
برای خود بودنم غریب
و برای تو بودن آشنا
عمری این لحظات را تصور کرده بودم
و همه شان اشتباه بود
چه کودکانه و سطحی بودند
اینجا همه چیز به پایان میرسد
و باز آغاز میشود
از نو
زلال زلال
همچون خنده های کودکی شش ماه
در آغوش پدر
و من دیگر من نبودم
از اولین قدم که درون حریمت نهادم
اصلا بودنم بی معنا شد
امروز آغاز توست و پایان من
و سلام علیک یوم ولدت و یوم یموت و یوم یبعث حیا
و سلام بر تو که از خود گسستی و به او پیوستی.
تا تفسیر تو شود
که
یا ایتها النفس المطمئنه
ارجعی الی ربک راضیة مرضیه
فدخلی فی عبادی
و ادخلی جنتی
والسلام
مصطفی – چهارشنبه ۱۸ صفر ۱۴۳۹ هجری قمری دو روز مانده به اربعین حسینی
کربلا