“عمرم گذشت و طی شد، عشقم هنوز باقی” |
اِسقی مِن الوصالک، اِرحم لاشتیاقی |
آتش زدی به جانم، ای روضه الجنانم |
اُنظر اِلی النَّزاری و الحزن لافتراقی |
از هر طرف که رفتم، جز این سخن نگفتم |
نَبِّا من الحبیبی، یا کل من رفاقی |
دلبسته ی تو هستم، از بوی عشق مستم |
قلبی لکم مهیا، ارجع علی رواقی |
عالم به انتظارت، تا طی شود قرارت |
اَن جئتَ یا طبیبی، تشفی لنا شقاقِ |
دل از رقیب خسته، طرفی ز کس نبسته |
اِفتح علیّ قلبک، اقبلنی و العلاقی |
شعرم به آخر آمد، عشقم به سر نیامد |
ان متّ فی هواک، لیست من الاَلاقی |
مصطفی – 1391/2/30
تضمینی بر مطلع غزل 588 سعدی