آرام و خوشخرام بسویم روانه شو |
بر خاک تشنه کام دلم چون جوانه شو |
پاییز بر سطور دلم خیمه کرده است |
در این خزان شعر و سخن چون ترانه شو |
عشقم شکسته در تب آشفته حالیت |
کشتی شکسته ای چو مرا هم کرانه شو |
آتش بزن به هیزم سرد نگاه من |
وآنگه بیا و بهر دلم آشیانه شو |
این روزگار تلخ بهای فراق توست |
با وصل خویش در دل ما جاودانه شو |
هر دم رقیب بد هوسی طعنه می زند |
لختی بر این خرابه نگارا بهانه شو |
ما را شراب تلخ خرابات می دهند |
شیرین کن این جهان، بحضورت فسانه شو |
مصطفی – 1391/1/31
سلام زیبا بود
سلام محمد جان
ممنونم از ابراز لطف شما، امر شما هم در مورد RSS انجام شد.
ارادت
مصطفی