زرگر

زر تویی، زرگر تویی، من خاک درگاه توام

مس منم، گوهر تویی، من خاک درگاه توام

کیمیا پیش تو و خود کیمیای عالمی

جوهر اکبر تویی، من خاک درگاه توام

من کی ام، غافلترین غافل که در خود مانده ام

مرشد و سرور تویی، من خاک درگاه توام

گردش ایام و حال و روز دنیا بی تو چیست

چرخ افسونگر تویی، من خاک درگاه تو ام

عالمی در عشق پاک ات مانده در حبس ابد

مانده را یاور تویی، من خاک درگاه توام

این غزل را بی تو معنایی نباشد پیش خلق

معنی و منظر تویی، من خاک درگاه توام

این که در درگاه تو دستی فشانده صوفی است

قاضی و داور تویی، من خاک درگاه توام

مصطفی – 1392/11/08 – تقدیم به میثم زرگرپور

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *