در رثای یک دوست

آرامتر بخواب

ای شمع نیم سوخته از رنج روزگار

آتش ز جان سوخته ات قهر کرده است.

آرامتر بخواب

آرامتر که معنی آسودگی شکست

اینجا کنار خاک تو مهتاب خفته است

لختی نظاره کن سخن سرد خاک را

دستار خرده ماسه و شولای سنگ فرش

آرامتر بخواب

آرامتر ز بوته ی گلهای سرخ فام

شاید که با بهار فراسوی جلوه ها

صد غنچه در رثای تو اینجا رها شوند

مصطفی – 1390/11/5 – تقدیم به علیرضا نبی زاده

2 دیدگاه دربارهٔ «در رثای یک دوست»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *